▄■▀■▄PΞSΛЯΞ ŦΛηHΛ▄■▀■▄ DELشکسته |
|||
خدایا یه جوری صدامو برسون بهش هدیه من هیچ وقت نمی بخشمت هیچ وقت یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 11:56 :: نويسنده : Λl0ηΞ B0y
هنوز هم زیباترین آوای دنیا برایم شنیدن خنده های توست هنوزم هم زیباترین طلوعبرایم طلوع چشمان زیبای توست هنوز همغم انگیزترین اتفاق برایم صورت اندو ناک توست هنوز هم آغوشت برایم مقدس است و دستانت زندگی بخش جاناست هنوز هم در کوچه های خلوت عاشقی، در میان سکوت بوسه هایمان زندگی میکنم، شاید رهگذری مژده ای ازرویای ماندگار و عشق جاودانه ام ،به همراه بیاورد امشب می خوام یاده خاطراتمُ بکنم 2 راهنمایی بود بدترین کلاس مدرسه رو چینده بودند شرترین شلوغ ترین خلاف ترین چند سال افتاده ها اونم یه مدرسه تو فرحزاد ( الان منحل شده دورشم پره سیم خار داره خواستی ازم بپرس از این مدرسه یه خورده بگم هه ) مثلا این جوری فکر می کردن که باید به این کلاس بیشتر برسن ُ بیشتر کار کنن احمق ها , به خاطر همین منو یکی از رفیقمُ گذاشتن تو این دیونه خونه حالا کاری با اینش ندارم کلُ سالُ ما مبسر بودیم :| چه زجری بود خدایی منه خر خون شاگرد اول بودم این رفیقم دوم هوشه اون بیشتر بود خدایی بچه خوشگلم بود فوتبالشم عالی ... که امروز بعد 6-7 سال منو تو پارک دید گفت مهران گفتم عههههههههه محمد ؟ :O گفت چه قدر عوض شدی گفتم کچل کردم فکر می کنی :)))))))) خلاصه کلی خوش و بش کردیم از درسم پرسید گفتم دانشجو ام یه حسرتی تو چشماش برق میزد ازش پرسیدم تو چی کار می کنی یه خورده مِن مِن کرد گفت هیچی باااا ادامه ندادم تا پیش خونده بود گفتم چرا ادامه ندادی بازم مِن مِن کرد گفت وضعیتم سخت بود فقط سراسری شرکت کردم که اونم قبول نشدم دیگه نمی خونم با این که دوست دارم دلم برای درس کلاس تنگ شده گفتم ازاد شرکت می کردی ( یه لحضه خجالت کشیدم فهمیدم موضوعُ ) گفت ازاد خرجش خیلی سنگینه یادم رفته بود من 5 سال با کیا بودم با چه مردم فقیری وقتی من تو تابستون کلاس های تفریحی ثبت نام می کردم اونا میرفتن سرکار تا خرج خانواده شُنو بدن حتی تو مدرسه ها همیشه خودمو سرزنش می کردم چرا 5 سال توی اون مدرسه ها درس خوندم همه عمرم پوچ شده اگه مدرسه بهتر بودمُ فلان ..... ولی الان خیلی خوشحالم چون طعمه خوبه زندگی رو الان میفهمم قدره چیزای که واسش زحمت کشیدم رو میدونم فقرو درک کردم که منم میتونستم مثل اونا باشم قبلا امار رفیق های اونجامو در اورده بودم خیلی هاشون که درسشون خوب بود اون همه دوست از هر کدومشون سوال می کردم اون چی کار کرد گفت یا ترک تحصیل کرده یا کار می کنه یا تغییر رشته داده ادامه نداده خیلی کم مثل من از اون 2 تا مدرسه دارن درس می خونن این پول لعنتی دنیا رو می چرخونه یه پدری که همیشه حمایتم کرد هر وقت خوردم زمین امدم بلندم کرد ولی فقط موقع های که خوردم زمین دیدمش اخه لعنتی می خوام بگم ول کن کار کردنو چه قدر کار می کنی واسه کی واسه من ؟ واسه داداشم اون که بدتر از من ولی این پوله که همیشه کارو برده جلو تقصیر اون نیست لعنتی خیلی حرف ها واسه گفتن دارم ولی برای که وقتی اونای که می خوان همش تو مد باشن همش خرج خودشون می کنن نمیدونن بعضی ها واسه سیر کردن شیکمشون چی کارا که نمی کنن وقتی جوونی شون سوخت به پای همین پولایی که ما بی خودی تو روزمون میره ولش اصلا من چی میگم هر شب قاتی می کنم چرت نوشتم رو جدی نگارش اولم بود حس ویراش نیست امیدوارم حسم رو درک کرده باشی قدر چیزی رو که داری رو بدون نه اونی که نداری چون اون چیزی که داری حتی به چشمتم نمیاد ارزو خیلی هاست پس مواظب خودت باش شب بخیر یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 11:56 :: نويسنده : Λl0ηΞ B0y
با چند تا اهنگ خیلی حال می کنم متنشونو براتون گذاشتم...... اگه ندارین دانلود کنید برین ادامه مطلب یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 11:56 :: نويسنده : Λl0ηΞ B0y
گیریم که سلام....!
به فرض که حالت را بپرسم!
سراغت را بگیرم..
بودنت را گدایی کنم..
چه فرقی میکند؟!
وقتی آن گونه هستی که نباید باشى... تو که نباشی چه فقط با یک نفر باشم یا صد نفر عشقم سوخت ...
میدونى مشکل من چى بود مثل همه پسرا قل ازدواج ندادم با این که اون این قل رو داده بود که ........بقيه اش خودتون مي دونيد ;)
یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 11:56 :: نويسنده : Λl0ηΞ B0y
من واسش تفريح و سرگرمي بودم ريد به کلِ درسام چون نميتونست منو ببينه خودش رو در رو مي گفت چه قدر راست مي گفتن همه ! من خر بودم يه وسيله واسه وقت هاي بيکاري الافي مي خواست عشق بهونه بود اينجا به همه عاشقا مي گم عشق الکيه همش دوروغه وقتي حرف ميزد ميفهميدم دوروغه ولي مي گفتم عيبي نداره فکر مي کني از خيلي دوروغ هاي که گفتي بي خبرم حالا که موقع درس خودش شد رفت پي کارش خوب پيچوند به قول دوستام چه جوابي دارم اگه دانشگاهم قبول بشي کارت ثبت نامت رو هم من گرفتم چون اون وقع ... نداشتياگه درساتو پاس کردي فشار من بود روت اون که ديگه نمياد اين وبلاگ اينو براي اوناي نوشتم که فکر مي کنن عشق واقعي داشتن ما که عشقمون تاريخي بود واي به حال شما :)))))))))))) ما که عشق اولمون حال مي کنيم حال مي کنم با جديدم D: اولين شادخترم که تازه امده وب بايد خونه تکوني کنم اينجارو ولي وقت نميشه راستي شادختر خوش امدي وبه خودت خسته ام برم بخوابم فردا کلي کار دارم D: چرت و پرت زياد نوشتم شما جدي نگيريد شايد اين پست هم پاک بشه اها اینم بگم ایم وبلاگ خودمه هر کاری دوست داشته باشم توش می کنم یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 11:56 :: نويسنده : Λl0ηΞ B0y
شمارمونخواه نمیدم چون پخش میشه مثل باکتری منو live ببین اگه دوس داری به فــaک بری این پست پاک میشه کامنت نزارید !!!!!!!!!!! یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 11:56 :: نويسنده : Λl0ηΞ B0y
سلومممممممم دوست جونی ها من حالتون خوبه ؟ بعد یه عمری ازم خواست بیام تو وبش نویسنده بشمو شادخترو ... (سانسور فوضول ) خیلی خوشحالیم قراره کل تابستونو باهام باشیمو عشقو حال می خوام فازشو عوض کنم اخه همش دپــه بعدش دیگه باید برم :( ولی اینجا هستم خیالتون راحت بازم میام شب همتون بخیر بوووووووووووووووس بای بای صفحه قبل 1 صفحه بعد آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |